خوب دیگه داریم به لحظات زیباییی که در مدرسه خواهیم داشت نزدیک میشیم
هیییی...دوباره مدرسه،دوباره سرو کله زدن برای 0.25 نمره..دوباره مسایل ریاضی ..دوباره جلوی دفتر رفتنبه خاطره این امیر حسین..
یه بار سره کلاس ریاضی اومد یه سیلی زد بهم...منم اروم با ارنجم زدم بهش ..گفتم کلاسه اینجااااا....!!! از شانسه بده ما هم معلم دیدو رفتیم جلوی دفتر... چه حالی داد..دو ساعت معلم پرورشیمون اوومد با ما صحبت کرد...
امیر از الان بگم اگه قراره دوباره سر کلاس پس گردنی یا سیلی بزنی از الان بگو کلاسمو عوض میکنم...اخه جر ات داری بیا بیرون از مدرسه بزن...سر کلاس نمیتونم جواب سیلی هاتو بدم:دی:))
معلما که نمیدونن داری شوخی میکنی...حاله هر دو مونو میگرن
اصن یه دورانیه این مدرسه ها که ادم هیچ وقت یادش نمیره
مخصوصا موقع هایی که امتحان داریو هیچی نخوندی..مجبوری تا صبح بیدار بمونی..من که همیشه همینجوری بودم
بخدا خیلی سخته تا صبح بیدار بمونی...هیچی هم یاد نمیگیری..یعنی هر دو ساعت یک صفحه..فرداشم تو کلاس میخوابیدم
...یه بارم معلم زبانمون به انگلیسی گفت که این کارت بی احترامی به کلاسه:دی..نمیدونم کیا فهمیدن
تصمیم گرفتم که یکم برنامه برنامه ریزی داشته باشم....
باید با یکی مشورت کنم:دی
هییییییییییییی....باورم نمیشه...7یا 8 سال رفتیم مدرسه..ولی تازه اول راهیم
***
یه چیزی رو باید بگم:
چون دیگه شورشو در اوردم و 24 ساعت پشته این کامپیوتر لعنتی نشستم کله تابستونووو
این پدر مادر ما شاکیی شدن در حد تیمه ملی...میگن اول مهر همه چی رو جمع میکنیم...
خوب یکی نیست به اینا بگه ادم معتادم بشه...همه چیرو یه دفه ازش نمیگیرن که..کم کم
نه که یهو ..کلا همه چیرو جمع میکنیم..اخه این چه ظلمیه که در حقه من میکنن
باید یه فکری بکنم...:دی